کاش هروقت از زندگی درحد مرگ خسته میشدیم خدامارو میبرد پیش خودش
الان فکر ب مرگ هم ارومم نمیکنه چون میدونم اوندنیا هم ارامش ندارم و همش چوب تو ک -و -ن -مه ......اتیش مذاب تو حلقم :/مرگ بر هستی و دنیا و من وبقیه :(
دردنوشته های یک روانشناس شهریوری ...برچسب : نویسنده : shahrivari1393a بازدید : 122